12 انگیزه ی غلط برای ازدواج...

1- فشار اطرافیان: تـاثیراتی است که دوستان،خانواده، جـامـعـه و حتی عقاید شما بر شما تحـــمیـــل مـی کنند. پیامی که مضمون آن اینچنین است: "تو باید در یک رابـطه بـا جــنس مخــــالف خود باشی و یا حتما ازدواج کنی، اگر رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نکرده باشی حتما عیبی در تـو وجــود دارد." در جــامعه فـــشار زیادی به افراد مجرد تـحمـــیل میگردد اما دیگر زمان آن فرا رسیده است که آنها را بـه حـــــال خود رها کنیم و بیاموزیم که تجرد آنها را درک کــرده و ارج نـهـــیم. هر فردی مختار است مجرد بماند و یا ازدواج کند.

2- رهایی از تنهایی و افسردگی: بسیاری از افراد تنها به این خاطر که تنها هستند (و یا از تنها ماندن هراس دارند) و یا مایوس میباشند تن به ازدواج میدهند. آنها تصور میکنند که ازدواج مشکل آنها را مرتفع میکند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یک گزینش صحیح نمیباشد و احتمال آنکه فرد با شخص نامناسبی ازدواج کند زیاد است. یک انسان ناامید و تنها پس از ازدواج نیز تنها خواهد ماند. برخی افراد تا آن حد از لحاظ عاطفی تهی میباشند که امیدی به یک ازدواج موفق با هیچ فردی را احتمال نمیدهند. در نهایت نیز اینگونه افراد گرفتار روابط محنت زا و غم انگیزی میشوند.

3- عطش جنسی: برخی افراد آنقدر غرق در غرایض جنسی خود میبانشد که جز روابط جنسی به چیزی دیگری نمی اندیشند. آنها رابطه جنسی را به یک رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدهند. این گونه افراد تنها بدنبال یک همخوابه میباشند تا یک همسر خوب. اینگونه ازدواجها نیز پس از مدتی به سردی گراییده و از هم میپاشد. این انگیزه معمولا در مردان مشاهده میشود و تعداد آنها هم کم نیست.

4- گریختن از واقعیات زندگی خود: بسیاری از افراد ازدواج میکنند نه به این خاطر که شخص مناسبی را برای ازدواج یافته اند، بلکه به جهت آنکه عذری برای دوری گزیدن از مشکلات و واقعیات زندگی خود تراشیده باشند. زندگی اینگونه افراد عاری از شور و اشتیاق و هدف مشخص میباشد. اما جای آنکه راه حل را درون خودشان بیابند ازدواج کرده و تصور میکنند با ورود فرد دیگری در زندگیشان، زندگی آنها نیز از سکون و کسالت آوری بیرون خواهد آمد.

5- گریختن از رشد و بالندگی: اینگونه افراد تنها به این منظور ازدواج میکنند که فرد دیگری مسئولیت مراقبت از انها را به عهده گیرد. اینگونه افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریک خود وابسته میشوند. اینگونه ازدواجها در موارد زیر نمود بیشتری دارند:

- ازدواجهایی که اختلاف سنی فاحشی میان دو فرد وجود دارد.
- در ازدواجهایی که اختلاف فاحشی در قدرت مالی و یا موفقیت شغلی دو فرد وجود دارد.
- ازدواجهایی که مغایرت محسوسی در سبک زندگی دو فرد وجود دارد.


6- احساس گناه: برخی افراد که پیش از ازدواج با فردی رابطه دراز مدت داشته اند تن به ازدواج با فرد میدهند به این خاطر که از ترک کردن شریک خود هراس دارند که پس از رفتن آنها چه بر سر شریکشان خواهد آمد. همچنین احساس گناه میکنند زیرا که تصور میکنند آنطور که باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریک خود نداشته اند و یا متقابلا لطفهایی که شریکشان در حق آنها روا داشته را جبران نکرده اند. هنگامی که فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با فردی دیگر میدهد ثمری جز ناکامی و نابودی هر دو فرد در پی نخواهد داشت.

7- پر کردن خلاء احساسی و معنوی: اینگونه افراد دارای حس پوچی و بی ارزشی میباشند و میخواهند توسط فرد دیگری خلاء وجودی خود را به گونه ای پر کنند اما باید آگاه باشند که هر میزان هم که فرد مقابلشان آنها را دوست داشته باشد قادر به پر کردن خلاء های زندگی آنها نمیباشد.

8- پذیرش اجتماعی: جامعه به افراد مجرد به چشم یک انسان متهم مینگرد. این جمله را در درب ورودی بسیاری از رستورانها و یا مراکز دیگر زیاد دیده اید: "ورود افراد مجرد ممنوع" و یا بسیار از موسسات و ادارات افراد مجرد را به استخدام خود در نمیاورند. بنابراین ازدواج انگیزه ای میگردد برای جوانان تا در جامعه مورد پذیرش قرار گیریند.

9- تامین مخارج زندگی: اینگونه ازدواجها در زنان بیشتر به چشم میخورد که به منظور تامین نیازهایشان با مرد ثروتمندی تن به ازدواج میدهند.

10- اعتماد بنفس پایین: برخی افراد با نخستین فردی که به آنان پیشنهاد ازدواج میدهد میپذیرند و ازدواج میکنند. اینگونه افراد به لحاظ اعتماد بنفس پایینشان میپندارند قابل دوست داشتن نبوده و یا ارزش، زیبایی، محاسن و هنر کافی در خود سراغ ندارند که فردی شیفته آنان گردد. آنان از ترس آنکه نکند فرد دیگری آنان را نپسندد و شاید این آخرین فرصتی باشد که در زندگی برایشان ایجاد گشته، شتابزده تن به ازدواج میدهند.(مانند دخترانی که خیلی زود ازدواج میکنند)

11- اخذ تابعیت کشور دیگر: اینگونه افراد برای اخذ تابعیت کشور خاصی تن به ازدواج میدهند که یک ازدواج مصلحتی محسوب میگردد.

12- بی ارزش شمردن ارزش خود: اینگونه طرز تفکر در زنان به چشم میخورد. اینگونه زنان و یا دختران چنین میپندارند که وظیفه یک فرد تامین مخارج معیشتی و وظیفه یک زن تنها برآورده ساختن نیازهای جنسی مرد میباشد. آنها ارزش زن را در سطح یک همخوابه صرف میدانند. یکی از عللی که دختران جوان با مردان مسن ازدواج میکنند همین مسئله میباشد.

* به خاطر داشته باشید که بهترین سن ازدواج بر اساس مطالعات 32 سال میباشد. بنابراین عجله نکنید و با دید گشوده شریک زندگی خود را برگزینید. همچنین سعی کنید پیش از بچه دار شدن حداقل 2 سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطه شما با فرد مقابل به ثبات مطمئنی رسیده باشد.

اولین فمینیسم جهان...

هیچ می دونید اولین فمینیسم جهان چطور بوجود اومد؟

مکالمه زیر بین آدم و حواس، بخونید تا متوجه بشید از ابتدای خلقت بشریت این زنها بودن که با قبول نکردن حرف حق زندگی و به مردها حروم کردن

آدم: الو؟ كجائی؟ چرا موبایلتو جواب نمیدی؟

حوا: سلام... هیچی... رفته بودم دو كیلو سیب از درخت ممنوعه بچینم! حالا یه ساعته واستادم اینجا، نه از تاكسی خبریه، نه از شخصی.

آدم: چی میگی زن؟! تاكسی كه هنوز اختراع نشده بابا!

حوا: اِوا راست میگیا! پاك یادم رفته بود!

آدم: پیاده بیا تورو خدا! این هابیل بیچاره از گشنگی با جورابش دلمه درست كرد خورد!

حوا: وای خاك عالم! اومدم...! راستی قابیل كجاس؟!

آدم: نمیدونم والا! من كه اومدم خونه نبود.. لابد بازم رفته بیرون الواتی! دیشب هم دیر اومد خونه و بو سیگار میداد! این پسر آخر سر خودشو بدبخت میكنه! حالا ببین من كی گفتم!

حوا: نگو تو رو خدا! خدا مرگم بده! بچه ام گناه داره! برخورد دیروز تو هم باهاش اصلا صحیح نبود! این طرز برخورد از نظر روانشناسی كاملا رد شده اس و روی شخصیت بچه تاثیر منفی میذاره!

آدم: من كه چیزی بهش نگفتم! فقط گفتم حق نداره تلویزیون نگاه كنه! مگه ما خودمون بچه نبودیم؟ مگه ما تنبیه نشدیم؟ مگه ما از بابامون كتك نخوردیم؟ شما زنها اصلا بلد نیستین بچه تربیت كنین!

حوا: خبه حال...ا! خیلی زوده كه تو و امثال تو توی این دنیا برا ما زنها شاخ و شونه بكشن! شما ماها رو نشناختین هنوز...! اصلا حالا كه اینطور شد امشب از شام خبری نیست! زنگ بزنین از بیرون پیتزا میوه جات براتون بیارن!

آدم: عزیزم! حالا من یه چیزی گفتم! شوخی كردم به خدا...! الو ؟ الو؟

حوا: ...

«مشترك مورد نظر عصبانی میباشد! لطفا بعدا شماره گیری نمائید...!»


و اینگونه بود كه اولین فمینیست دنیا قدرت نمایی كرد و صدای اولین مرد دنیا را در گلو خفه كرد

7 نقطه از بدن آقایون که مورد توجه خانوم هاست...

و اما ادامه بحث دیروز:

1- ابرو: او انتظار ندارد كه ابروهای شما همانند خودش كاملا دارای فرم باشد، اما ابروهای پر و در هم و بر هم نیز، چیزی نیست كه او انتظار دیدنش را داشته باشد.
در این مورد چه كنید: اگر شما جز آن دسته از مردهایی هستید كه ابروهای پری دارند، باید درست كاری را انجام دهید كه خانم ها انجام می دهند: ابروهایتان را بردارید. فقط كافی است موهای بین دو ابرو را بردارید (فقط موهایی كه وسط دو ابرو قرار دارند). البته اگر قصد دارید موهای بیشتری را بردارید، بهتر است نزد یك آرایشگر بروید تا او این كار را برایتان انجام دهد.

2- ناخن:
دستان شما نقطه ای هستند كه مطالب بسیاری در مورد نظافت و بهداشت شخصی شما را در اختیار او قرار می دهند. پس اجازه ندهید تا ناخن های چرك و كثیف شما را از دور خارج كنند.
در این مورد چه كنید: لازم نیست هر هفته مانیكور كنید تا ناخن هایتان فرم داشته باشند، بلكه فقط كافیست از داروخانه یك عدد سوهان خریداری نمایید و سختی ها و لبه های تیز آنرا صاف كنید. هیچ خانم دوست ندارد، كسی او را با ناخن های بد فرم و ناصاف در آغوش بگیرد.

3- پوست:
هیچ خانمی نمی تواند از لمس كردن پوست لطیف و صاف اجتناب كند. آیا این دلیل كافی نیست تا شما را ترغیب به داشتن پوستی لطیف و شاداب نماید؟
در این مورد چه كنید: خانم ها به وسیله كرم های نرم و مرطوب كننده با خشكی پوست در سرما مبارزه می كنند، آقایون اغلب این كار را انجام نمی دهند. لازم نیست موشك هوا كنید؛ فقط یك قوطی نرم كننده (ترجیحا بدون بو) خریداری كنید و آنرا مرتبا بر روی پوست خود بمالید تا خشكی ها از بین بروند. افرادی كه پوست های چربی دارند، باید نمونه هایی را خریداری كنند كه بدون روغن (oil free) باشند، به این ترتیب مشكلاتان به اسانی حل خواهد شد.

4- پا:
ترك پا، قارچ های موضعی، ناخن ها بلند انگشت های پا، و بوی بد آن می تواند به راحتی او را از برقراری رابطه با شما منصرف كند. متاسفانه زمانی كه شما كفش هایتان را در می آورید اولین چیزی كه یك خانم به آن توجه می كند، همین موارد هستند. اگر نتوانید از این قسمت پنهان بدن خود به خوبی مراقبت كنید، او ممكن است تصور می كند كه توانایی مراقبت و نگهداری از سایر اعضای مخفی را نیز ندارید.
در این مورد چه كنید: اگر پودرها و پمادهای روی میز جواب نمی دهند باید با یك پزشك در این مورد مشورت كنید.

5- موی بینی/ گوش:
من موی گوش و بینی یك مرد را با سبیل های بلند و نمایان یك خانم برابر می دانم. یك خانم برای از بین بردن سبیل ها، آنها را موم می اندازد، دكولوره می كند و هر كار دیگری كه از دستش بر آید در این زمینه انجام می دهد. آیا شما نیز نباید همین كار را انجام دهید؟
در این مورد چه كنید: در این قسمت یك راهنمای ساده وجود دارد كه باید آنرا اجرا كنید: زمانی كه موهای گوش و یا بینی آنقدر بزرگ شده باشند كه از سوراخ ها بیرون بزنند، باید نسبت به كوتاه كردن آنها اقدام كنید.

6- دندان:
لبخندی با دندانهای درخشان تحت هر شرایطی همه چیز را به نفع شما بر می گرداند.  دندانهای لكه دار، زرد، و پلاك دار او را به راحتی به سمت دیگری منحرف میكند.
در این مورد چه كنید: اگر مشكلات دندانهایتان بیش از اندازه حاد شده باید، نزد دندانپزشك بروید؛ اما اگر هنوز به این مرحله نرسیده اید، بهتر است یك خمیر دندان سفید كننده و دهان شویه خریداری كنید. البته باید اشاره كنم كه استفاده كردن از آنها را نیز از یاد نبرید.

7- كمر:
البته نه زمانی كه پر است از جوش و موهای زائد.
در این مورد چه كنید: اگر مشكل شما جوش های غرور است، از كرم و یا لوسیون های پاك كننده استفاده كنید. در مورد موها هم اگر مقدار آنها كم باشد اصلا مسئله ای نیست، تا به حال كمی مو هیچ را اذیت نكرده اما اگر مقدار آن بیش از حد نرمال است باید به سالن زیبایی بروید و آنها را اپیلاسیون كنید.